|
آقا رفت بالای سر تقی؛ دستی روی پیشانیاش کشید و ذکری گفت؛ تقی چشمانش را باز کرد و او را تماشا کرد. آقا گفت «در آستانه بهشت، دم در بهشت، بین دنیا و بهشت قرار داری شما؛ خوشا به حالت».
جانباز شهید محمدتقی طاهرزاده در شهریور 1349 در شهر اصفهان چشم بر این دنیای خاکی گشود؛ از هفت سالگی کار کرد، تا سوم راهنمایی درس خواند و در هفده سالگی یعنی در اسفند 1366 به جبهه رفت.
در تیرماه 1367 در شلمچه دچار موجگرفتگی شد و حدود یک ماه بعد به عالم بیهوشی رفت.
دوران بیهوشی این جانباز، 18 سال به طول انجامید. در طول این مدت آنچه بر شگفتی این واقعه میافزود، پرستاری عاشقانه پدر وی بود.
در این 18 سال که محمدتقی بر روی تخت خوابیده بود، با همان دو چشم نافذش همه تنهاییهای پدر و مادر را پر میکرد.
سرانجام این آزمون سخت در خصوص این دو پدر و پسر به پایان رسید و محمد تقی در اردیبهشت 84 به کاروان شهدای دفاع مقدس پیوست.
مقام معظم رهبری در چهاردهمین سال بیهوشی محمدتقی طاهرزاده بر بالینش حاضر شدند، دستی بر پیشانیاش کشیدند و این جملات نغز را ادا کردند:
محمدتقی، محمدتقی!
میشنوی آقا جون؟!، میشنوی عزیز؟!
محمدتقی میشنوی؟ میشنوی؟
درآستانه بهشت؛ دم در بهشت
بین دنیا و بهشت قرار داری شما!
خوشا به حالت
خوشا به حالت
خوشا به حالت
خوشا به حالت
ادامه این خاطره را به روایت پدر شهید محمدتقی طاهرزاده بخوانید: دو سه سال بود آقا نمایندهاش را میفرستاد اصفهان برای سرکشی به تقی.
. با این حال ما چشمانتظار قدمهای مبارک خودش بودیم. هر روز برای دیدار لحظهشماری میکردیم. تا این که سال 80 فرا رسید و آقا تشریف آورد اصفهان.
همه اهل کوچه میدانستند برای دیدن تقی خواهد آمد؛ به همین خاطر صبح تا شب کشیک میکشیدند تا آقا را ببینند. سرانجام انتظار به پایان رسید و آقا خیلی ساده تشریف آورد. همسایهها به او خوشآمد گفتند و او تشکر کرد، احوالپرسی کرد، بعد وارد منزل شد؛ دستی روی پیشانیاش کشید و ذکری گفت؛ تقی چشمانش را باز کرد و او را تماشا کرد. چه ارتباط خوبی با آقا برقرار کرد! از خوشحالی زبانم بند آمده بود. نمیدانستم چه بگویم. این دومین خوشحالی بزرگ دوران زندگیام بود. یک بار ورود امام به ایران و حالا ورود آقا به منزلمان.
آقا به تقی گفت؛ «در آستانه بهشت، دم در بهشت، بین دنیا و بهشت قرار داری شما» نکتهبینها فهمیدند کسی که دم در بهشت باشد، مگر یک لحظه هم هوس بازگشت به دنیا به سرش میزند؟ مگر کسی این حال خوش را با همه دنیا عوض میکند؟ نکته بینها از همان لحظه منتظر شهادت محمدتقی بودند.
آقا حدود چهل دقیقه کنار تخت تقی نشست. هرچند بهشتی بودن او را بالای سر خودش گفته بود، با این حال به ما دلداری داد و گفت: ما منتظر خبرهای خوشی هستیم. آقا تقی، چهار سال پس از این دیدار زنده بود. این دلداری آقا باعث شد ما با امید و انرژی بیشتری به او رسیدگی کنیم.